که به جهان بیاموزید که عشق "رحم و شفقت" است و از جهان بیاموزید که عشق "همه چیز" است .
همیشه آرزوم بود، یه روز منو تو ماشیم / دست تو رو بگیرم، مثل امشب تو ماشین
دوست دارم فرشته، فدای اون نگاهتم / بخند برام همیشه، عاشق خنده هاتم
بزار باور کنم هستی، بزار برگردم از کابوس / بزار حاشا کنم ماه ی، میان همه فانوس
بزار فردای دنیا به دستای تو بسپارم / واسه پروانگی کردن، من این دستارو کم دارم
باز این خاطره ها را عشق است / دیدن دوباره ی خواب تو را عشق است
گرچه دورم ز تو ای ناب تر از هر رویا / انتظارو شوق دیدار تو را عشق است
قلبم به هوای تو تلاطم دارد / با خیزش موجها تفاهم دارد
بگذار بگویند که عاشق کور است / دیوانه چکار به حرف مردم دارد
فروغ چشم بر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی
گرچه آدمی ناچیز هستم / خدارا شکر دنیایم تو هستی
دلم خوش بود که یارم باوفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود / زنگ تفریحش احساس ما بود
خاک پایت بوسه گاهم بودو بس / بر سر راهت نگاهم بودو بس
ای نگاهت تکیه گاه خستگی / عشق تو تنها گناهم بودو بس
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاهی کمی لطف بهم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
این در دفتر خودی شباب در21رمضان سال 1391 تحریر شده است.